آرزوی من

سیستم عامل زندگی!

1391/5/26 0:40
نویسنده : من
830 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

امشب نشستم سخنرانی گوش کردم منقلب شدم ... الان کلی روحانیم .. احساس میکنم حلال نور دراوردم .. ولی جدی خیلی جالب بود .. من کلا آدم مذهبی نیستم ... راستش بخوام تعریف کنم هنگ میکنین ... برای همین تعریف نمیکنم ... ولی این سخنرانیه خیلی روم تاثیر گذاشت .. یه جاش گفت: بچه که به دنیا میاد یه برگ سفیده بعضی اخلاق ها و ویژگیها اونو تغییر میده ...  با خودم نشستم حساب کتاب کردم .. گفتم خوب ... کی روی اون برگ سفید مینویسه .. به این نتیجه رسیدم که قلم زندگی ما رو اول میدن دست مامان بابا .. ینی اونا مینویسند ؟ .. مامان بابا که چیز بد نمینویسند .. خوب چی میشه که ما میشیم سرا پا تقصیر ؟ ... شاید تاثیرات جامعه ... بازم نشد ... پس اونا که صالح میشن چی! .. اونا مگه از پشت کوه اومدن .. ینی توی جامعه نبودن ؟ ... بازم که نشد ینی مامان بابا هرچی نوشتن ... بعدا که این کاغذ میوفته دست جامعه .. اونو پاک میکنه هرچی خودش بخواد مینویسه .. عجب .. غیر اصولیه .. مگه میشه ؟ .. نه کاغذ درست نیست .. فکر کنم بچه ها بیشتر شبیه کامپیوترن ... اینجوری بهتره .. همش دست مامان باباست ... اگه مامان بابا روی این کامپیوتر بیان و ویندوز اکس پی نصب کنند .. دیگه اون کامپیوتر نمیتونه برنامه های ویستا رو اجرا کنه .. تازشم نمیشه پاکش کرد .. چون پاکش کنی دیگه نمیتونی چیزی روش نصب کنی .. میدونی که درایوراشو نداری .. اونا دست مامان باباست .. اگه پاکش کنی هرچی روش نصب کنی درست کار نمیکنه .. آخه نه صدا داره .. نه گرافیک داره ..نه و نه و نـــ.... اگه مامان بابا روی سیستم ویندوز صالح نصب کنن دیگه اون سیستم نرم افزار .. دروغ رو اجرا نمیکنه ... ای پس چی میشه دروغ میگیم .. اینا پیداش کردم .. میدونی مشکل کجاست .. این کامپیوتره سی دی رام نداره .. کابلی کار میکنه ... میدونی ینی چی .. ینی مامان بابا از سیستم خودشون دارن اطلاعاتو روش نصب میکنن ... مامان بابا که تغصیری ندارن .. دوست ندارن که تمام وجود شونو ، عمرشونو ، جگر گوششونو ویروسی کنند که .. ولی خوب حواسشون نیست .. آخه سرشون شلوغه ... وقت نمیکنن آنتی ویروسشونو آپدیت کنند ... منم که صاف و خالیم ... آنتی ویروس ندارم هرچی بهم میدن میگم چشم ... چمیدونم ویروسی هست یا نه ... بعضی وقتا هم مامان بابا حواسشون  نیست آپدیتامو چون نمیدونن چیه .. براشون ناشناخته است .. میترسن مخرب باشه پاک میکنن.. خوب حق دارن جگر گوششونم دیگه ... الان مثلا اونروز آقا .. زنگ زد خونمون من گوشی رو برداشتم ... بابا گفت بگو نیست .. منم زودی سیوش کردم ... خوب بابام گفته حتما خوبه ... بابا که ویروس نمیده به من .. حتما خوبه... الان من یه نرم افزار دروغ دارم .. فردا برم تو جامعه .. تمام آپدیتای دروغو قبول میکنم .. خوب هسته اصلی شو دارم .. ولی اون روز بود رفته بودیم بیرون .. با بابا رفتیم مغازه .. یادته مامان ؟.. من اون پفک خوشکله رو برداشتم .. قرمز بود .. اومدم بیرون ... بعد بابا تو ماشین دید .. رفت پولشو داد .. بهم گفت این کار دزدیه .. اون پفک حرومه ... منم زود سیوش کردم .. الان یه نرم افزار درست کار و حلال هم دارم .. هرچی آپدیت توی جامعه و دانشگاه و شرکت هرست رو زودی قبول میکنم هر روز آپدیت میشم .. ای .. چه جالب .. جامعه مثل اینترنت میمونه ... نرم افزارام خودشون آپدیت میشن .. آخه کلا نرم افزارای تحت بشریت ..اپن سورسن .. اتوران آپدیت میشن .. تغیر میکنن ... ولی نمیشه هستشونو دست کاری کرد .. عجب باحاله ... مگه نه ... جالب ترش اینجاست که تنها مامان و بابا میتونن هسته اصلی هر نرم افزاری رو نصب کنند....

بابا مرسی من دیگه دزدی و حروم رو یاد نمیگیرم .......

ice.niniweblog.com

با اجازه فایهای سخنرانی رو که امشب گوش کرده بودم رو آپلود کردم گذاشتم توی ادامه مطلب برای دانلود، اگه کسی خواست ... مطمئنا خالی از لطف نیست ....

راستش این سخنرانی تصویری بودش حجم هر فایلش هم 60،70 تایی بود ولی خوب چون دیدم حجمش زیاده و برای دانلود شاید بعضی ها با مشکل مواجه باشن تا جایی که در توانم بود کمشون کردم و به فایل صوتی تبدیلشون کردم ... اگه خواستید میتونم فایل های اصلی تصویری شو هر بزارم .....

قسمت اول با حجم هفت مگابایت :

دانلود از لینک مستقیم

ادامه قسمت اول با حجم دو مگابایت:

دانلود از لینک مستقیم

قسمت دوم با حجم هفت مگابایت:

دانلود از لینک مستقیم

ادامه قسمت دوم با حجم دو مگابایت:

دانلود از لینک مستقیم

 

don't wait until people are dead to give them flower

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان امیر مهدی(سوده)
26 مرداد 91 1:05
در کودکی:پاک کن هایی ز پاکی داشتیم یک تراش سرخ و لاکی داشتیم کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت دوشمان از حلقه هایش درد داشت گرمی دستانمان از اه بود برگ دفتر هایمان از کاه بود تا درون نیمکت جا میشدیم ما پر از تصمیم کبری میشدیم با وجود سوز و سرمای شدید ریز علی پیراهنش را میدرید کاش میشد باز کوچک میشدیم لااقل یک روز کودک میشدیم...


یادم میاد: این تلوزیون سیاه و سفیدها کار نمیکرد جز با مشت بابا
یادم میاد که: این پستونک صدا دارا با خودمون میبردیم مدرسه معلمه زیر میز ازمون میگرفت
یادم میاد که: برنامه کودک فقط ی علی بابایی بود استوره من
یادم میاد که: همه چیز کوچیک و ساده بود ولی ولی دلا بزرگ بود خیلی بزرگ بود و....
ولـ...
ولی..
فقط خاطره است....
کاش میشد باز کوچک میشدیم لااقل یک روز کودک میشدیم...
مامان وندا
26 مرداد 91 2:19
ممنون بهمون سر زدین ولی متاسفانه مطلب زیباتون خصوصی بود و نتونستم تایید کنم
مامانه کیانا
26 مرداد 91 2:58
مرسی ممنون
مامان مهنا
26 مرداد 91 3:40
مطلب جالبی بود و ب معنای واقعیش قابل درک اونم ی وضیا
مامان مهنا
26 مرداد 91 3:43
چرا اینقدر دوست داری کوچیک شی
مگه نه اینکه وقتی بچه بودی دوس داشتی بزرگ شی؟؟؟
وقتی ک پیر شدی نکنه هوس جوونی بزنه ب سرت

از لحظه هات کمال استفاده رو ببر
نه اینکه افسوس بخوری حتی توی خواب دوباره بچه شی

البته دنیای بچه ها خیلی شیرینه
وای مث این ننه بزرگا شدم


مرسی ننجون میگن آرزو بر جوونا عیب نیست منم آرزو دارم دیگه
مامان سبحان جون
28 مرداد 91 12:20
ممنون که به ماسرزدی اره دیگه شوهرجون رفت لالا و من هم تا ساعت 7 صبح در خدمت گریه های اقاپسر بودم راستی به سبحان جونی توی مسابقه نینی خوابالو رای میدی فقط تا فردا مهلت داری قسمت نظراتش باید رای بدی اینم ادرس جایی که باید رای بدی ممنون http://koodakeman91.niniweblog.com/
مامان پارساکوچولو (شاهزاده کوچولو)
28 مرداد 91 17:48
سلام خیلی زیبا بود همشو گوش دادم خوشا به حال شما که اینقدر روحتون پاکه و اینقدر تحت تاثیر قرار گرفتی بعضیا یک عمر گوش میدن و هیچ اثری روشون نمیگذاره.یه در خواست هم داشتم :اگه میشه نحوه تبدیل فایل تصویری به صوتی رو بهم یاد بدین ممنون میشم


ممنون از لطفتون
چشم سعی میکنم تا فردا حتما این کار رو انجام بدم
مامان سویل
31 مرداد 91 9:24
خییلی جالب بود همشو خوندم راستی خیلی ممنونم که بهمون سر زدین
خاله ی بهراد کوچولو
29 شهریور 91 20:39
وبلاگ نی نی تونو دیدم.............. بسیار زیبا بود............. بهراد هم خاطراتشو نوشته.... به وبلاگش سری بزنین.......... نظر ...یادتون نره ها..........
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرزوی من می باشد