آرزوی من

یادش بخیر قدیما وسعتت کم بود ولی عضتت زیاد

سلام یادش بخیر یه زمانی ... نه خیلی وقت پیشا .. همین چند سال پیش ... اونقدرا هم دور نبود .. فقدر من یکم کوچیکتر بودم ... آره اون زمان که من کوچیک بودم اونم کوچیک بود .. خیلی کوچیک بود ... نه کوچیک کلمه جالبی نیست... وسعتش کم بود ... خیلی کم تر از الان .. بیشتر شبیه یک فلکه بود .. دور تا دورش یک خیابان یک تکه گرد بود ... از این درش که میرفتی تو ... از وستش هم که رد میشدی .. به اوندرش میرسیدی .. کلا چند دقیقه تو راه بودی ... ولی خیلی بزرگتر از امروزش بود ... میدونی مثل چی میمونه ؟ ... آره .. درست حدس زدی .. وسعتش کم بود ... ولی ... عضمتش زیاد بود ... یادمه همیشه سر چهار راه ابوطالب ترافیک بود .. نه بخاطر اینکه ماشین زیاد بود .. نه  ...
19 آبان 1391

میزگرد --> آیا واقعا ظاهر مهم نیست؟

سلام خوبید ... سلامتید ... میگما نظرتون در مورد یه همه پرسی چیه ؟... یا مثلا مناظره ... نه بزار بهتر بگم ... با یه میز گرد چطورین .. یه سوال دارم میخوام بپرسم دوست دارم .. از تمام فرهنگ ها .. معلومات .. تفکر ها .. اندیشه ها .. افکار و....و..و.. استفاده کنم .. میخوام از همه کمک بگیرم .. میدونین ماجرا چیه ... من خیلی شنیدم ...  احتمالا شما هم زیاد شنیدید .. که میگن : مهم نیتشه .... یا مثلا .. ظاهر مهم نیست .. مهم باتنه ... نه ظاهر .... ینی واقعا درسته؟ .. ینی نیت مهمتر از ظاهره؟ .. ینی رابینهود بی گناه بود ؟ .. ینی میشه دزدی کرد و به ثواب رسید؟ ... ینی میشه منحرف شد و به مقصد رسید؟  دوست ندارم جواب ...
6 آبان 1391

امروز فهمیدم دکتر ها جوابم کردن

سلام امروز فهمیدم دکترا جوابم کردن .. هرجور حساب کتاب کردم دیدم درسته .. هیچ راهی نیست دیگه .. از دست هیچکس کاری بر نمیاد ... حالا چیکار کنم؟ .. چطور گذشته رو جبران کنم ... چجوری حلالیت بگیرم؟ ... ای بابا .. دارم دیوونه میشم دیگه! ... ینی باید همین فرصت باقی مونده رو هم بزارم برای جبران؟.. ینی خدایا هیچ راهی نیست؟ ... خدایا مرسی .. یه راه خوب به ذهنم رسید .. میتونم به زندگی ادامه بدم ... میتونم وقتمو تلف نکنم .. میتونم گذشته رو در آینده جبران کنم .. به بهترین شکل .. میخوای بدونی چطور؟... اصلا بزار همشو از اول برات بگم .... دوست داری بشنوی؟ ... اول بریم ادامه مطلب .... حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه گفت...
11 مهر 1391

طعم گس

سلام .. خوبین .. خوشین .. سلامتین .. خوش میگذره .. مامان اینا .. بابا اونا .. خانواده همه خوبن اینا .. یه چند وقتیه میخوام بیام آپ کنم یه دلیل اساسی دارم .. وجدانا یه چند وقتیه وقت نمیکنم سرمو بخارونم .. کلی مشکل کمبود وقت دارم .. مخصوصا این اواخر چند وقته یه اتفاقاتی افتاده که خیلی دوست داشتم در موردش بنویسم .. ولی وقت نمیکردم تا امروز .. ماجرا ازاون جایی شروع شد که یه روز بعد از کلی فکر و تمرکز و اینا یه موضوع پیدا کردم که بیام آپ کنم بعدش تا اومدم وارد صفحه مدیریت شدم دیدم نظر دارم رفتم نظراتو خوندم خیلی حالم دگر گون شد و تعجب کردم ... از همون روز تصمیم گرفتم بیام آپ کنم ولی وقت نمیکردم تا امروز موفق شدم بیام .. شما میدونین زخم ...
23 شهريور 1391

میشه هم عالم بود هم عادل

سلام از وقتی که یادم میاد همیشه با خودم میگفتم .. چطوری میشه خدا هم عالم باشه هم عادل .. آخه این دوتا که با هم جور در نمیاد ... میدونی ... وقتی با خودم حساب میکردم خدا میدونه من از آخر میرم جهنم یا بهشت .. پس چرا منو به دنیا میاره ؟ ... چرا آدم بدا رو به این دنیا میاره .. اونا چه گناهی دارن که آخرش برن جنم و عذاب بکشن ... مثل این میمونه که من میدونم این لیوان رو بندازم زمین .. میشکنه خوب .. پس چرا باید بندازمش ؟ ... خدا هم اگه میدونه من میخوام آخرش برم جهنم و عذاب بکشم پس چرا منو به دنیا میاره .... اگه علم خدا از آینده ما به این معنی باشه که پس .. دیگه نمیشه اسمشو بزاریم عادل ... خوب اینم نمیشه که چون خدا عادله .. اون بود که گفت همه انسانه...
6 شهريور 1391

فرشته سیبیلو

 سلام نمیدونم الان نصف شب حساب میشه یا کله صبح ... بیخوابی زده به سرم ... مامان بابا هم نیستند .... نخوابیدم ... راستش چند وقتیه میخوام بیام آپ کنیم چیزی به ذهنم نمیرسه ... امشبم چیز خاصی توی ذهنم نبود .. راستش میخواستم به بابام اس ام اس بدم گشتم تو نت دمبال یه اس ام اس جالب  هیچی نبود همه جمله ها و مطالب قشنگش مال مامانا بود ... با خودم گفتم امشب یه یادی از بابا بکنیم هم بد نیست ... حقیقت اینه که با خودم کلنجار رفتم دودوتا چهار تا کردم دیدم بابا یه جور دیگه است ... آخه بابا اصلا منو دوست نداره .. میدونی چرا؟ چون هیجوقت خونه نیست ... تازشم مامان بیشتر دوسم داره ..چون وقتی گشنم میشه مامان برام غذا درست میکنه .. بابا اگه منو دوس...
4 شهريور 1391

من خودم تمام خاطرات تورو ساختم عزیزم...

سلام مامان .. اومدم میخوام برات خاطره بگم... میخندی ... چرا ... جدا .. تو واقعا تمام خاطرات منو میدونی .. ولی داری اشتباه میکنیا ... مامان مطمئنی ... ینی تمام خاطرات زندگی منو تو ساختی ! ... فکر کنم داری راست میگی .. این خاطره رو هم تو ساختی ..تو خواستی که به وجود اومد .. ولی ... مامان اینو دیگه بلد نیستی .. این خاطره مال قبل تولدمه مامان ... زمانی که هنوز پسر شما و بابا نشده بودم ... ولی دیگه داشتم میومدم که بشم ... بازم که میخندی .. اون موقع کوچولو بودم ؟ .. خوب آره بودم .. هنوزم کوچیکم ... آها اون موقع نمیفهمیدم ؟.. نه مامان داری اشتباه میکنی ...من از همون روز اول همه چیزو میفهمیدم ... فقط زبون زمینی ها رو بلد نبودم ...نمیتونستم حرف ...
26 مرداد 1391

سیستم عامل زندگی!

سلام امشب نشستم سخنرانی گوش کردم منقلب شدم ... الان کلی روحانیم .. احساس میکنم حلال نور دراوردم .. ولی جدی خیلی جالب بود .. من کلا آدم مذهبی نیستم ... راستش بخوام تعریف کنم هنگ میکنین ... برای همین تعریف نمیکنم ... ولی این سخنرانیه خیلی روم تاثیر گذاشت .. یه جاش گفت: بچه که به دنیا میاد یه برگ سفیده بعضی اخلاق ها و ویژگیها اونو تغییر میده ...  با خودم نشستم حساب کتاب کردم .. گفتم خوب ... کی روی اون برگ سفید مینویسه .. به این نتیجه رسیدم که قلم زندگی ما رو اول میدن دست مامان بابا .. ینی اونا مینویسند ؟ .. مامان بابا که چیز بد نمینویسند .. خوب چی میشه که ما میشیم سرا پا تقصیر ؟ ... شاید تاثیرات جامعه ... بازم نشد ... پس اونا که صالح...
26 مرداد 1391

مامان جون بابا جون....

سلام امشب تنهایم مثل بیشتر وقتا ... خونه خالی به راهه   .... به من چه ... اصلا چه بد ... سحری باید کوفت بخورم .. بگذریم ... اومدم پست بدم ... خوب چی بگم ... بزار یکم فکر کنم ... اوهوم فکرامو کردم ... اصلا پست نمیدم .. میخوام خاطره بگم .. این خاطره مربوط میشه به همین 24 ساعت اخیر ... میخوام خاطره امروزمو بگم .. بسم الله الرحمن الرحیم ... امروز از صبح تا ظهرش که مهم نیست مثل بقیه آقایون گذشت ... ظهر اومدم خونه تنهایی بودم .. زنگ زدم موبایل بابا بزرگم .. بابا بزرگم اول برداشت گفت : سلام ...سلام کردم ..گفت: احوال شما بفرمایید بابا .. بعد گفتم :حاجاقا نوتونم فکر کنم .... بعد یهویی لحن عوض شد .. گفت سلام باباجان خوبی ... تا اومدم ...
25 مرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرزوی من می باشد